کژرَوی ها
نوشته شده توسط : r.u

زرتشت در ابتدای رسالتش و برای تبلیغ آن انجمن مغان را تشکیل می دهد تا برای کسترش تعلیماتش یارایش باشند اما می بینیم که به یک سازمان بزرگ انگیزاسیون و کاملا مرتجع تبدیل میشود که فرسنگ ها از منش و اعتبار زرتشت به دور است.متاسفانه مغ ها به اندازه ای مضمون سخنان پیام آور را طبق منافع طبقاتی خویش موزون می کنند که فن کلام و دفاع از دین بهی را از دست می دهند.سرگرم شدن در امور مادیات و چالش های سیاسی،توجه آنان را به یگانه پرستی و اخلاق کم رنگتر کرد تا جایی که هیچ گاه به طور جدی نتوانست برچسب وارداتی دوگانه پرستی یا ثنویت را ازاین آیین بزدایند.یگانه پرستی ساده و بی آلایش منطبق بر گاتها در عصر هخامنشیان توسط جانشینان زرتشت به انحراف کشیده شد.آنها رفته رفته مراسم ادیان پیشین خود را در این مسلک وارد کردند.ازجمله قربانی کردن حیوانات و ورد خوانی و ازدواج با محارم و...همچنین انگره مینو را از عقاید عهد جاهلیت خویش برداشتند و به دین مزدیسنا منتقل کردند و برای مزدا دستیارانی قرار دادند.پس مسلما برای اینطرف مخاصمه نیز(اهریمن) هم پیاله هایی گماشتند آنان همچنین سپنتا مینو را درکنار نقش اهورامزدا در نظر گرفتند و آرام آرام فرضیه ی اشتباه دو خدایی را درذهن مردم عامی بوجود آوردند.اینها نیروهایی بوده که زیر دست خداوند بودند اما ایشان به کژروی از دستورات زرتشت پرداختند.در مجموع عواملی منحرف کننده دین مزدایی را می توان اینگونه خلاصه کرد:                       

 1  وارد شدن آداب و رسوم و اعتقادات پیش از ظهور زرتشت توسط یاران او.  

2 دخول و اختلاط عقاید متاثر از نگرش هندیان که در دوره ای با ایرانیان زندگی می کردند و بعداز جدا شدن.مظهر نیکی را دیو و منشا بدی را اهورا نامیدند یعنی درست بر عکس آنچه در ایران معتقد شدند.                                                   

  3 زروانی که مسئله تقدیر را وارد این آیین کرد تا جایی که فردوسی هم تحت تاثیر قرار می دهد تا حمله اعراب به ایران را تقدیر و قضا معرفی کند        

4سرکوب و خفقان دوران اسلامی و کلا حکومتهاییی که به هیچ وجه تساهل دینی نداشته وهمواره تلاش میکردند تا آثار فرهنگی و کتب دینی زرتشتیان را از بین ببرند..

.هر چند نهضت ملی گرایان فرهنگی،در آنزمان،از حمله اسلام دست به تالیف دین زرتشت زدند که جای بسی امید را در نسل ما ایجاد کرده تا این نوری که در دل تاریخ سوسو می زند را با آتش درون و انعکاس خرد خویش دوباره احیا کنیم.به امید آن روز.امید به نسل ما و آینده جوانان میهن.با این چند ضربه ای که به پیکره تنومند فرهنگ و تمدن ایرانی و اندیشه های زرتشت وارد آمد دیگر کسی نماد و مولفه ی اصلی را نمی توانست بشناسد. وقتی که ایران شناسان معروف از سراسر دنیا به این ضربه های مخدوش گر بیشتر پرداختند مثل خنجری در قلب یک فرهنگ را، بیشتر فشار دادند تا مایی که اینجا از فرهنگ کشورمان می نویسیم با قلبی از درد به شما هم میهنان برسانیم و امید داشته باشیم تا شما این موضوعات را درک کنید  و  مثل ظاهر گرایانه عا م نباشید. اما متاسفانه زمانی که ورد خوانی یا دعا که رواج پیدا کرده بود.معروف بود که اگر کسی دعای مقدس را بخواند مثل این است که نود و نه هزار بیماری را دور گردانیده یا چه کارهایی با دعا خوانی می توان یا نمی توان انجام داد به قولی:کسی با خواندن یک سطر دعا می توانست اینگونه پیش خود حساب کند که ده ها بار گاتها را خوانده.(قابل توجه بعضی ها) در اسلام چندین دعا داریم؟؟

·         در آیین مزدا حتی یک گناه کار، نیز شایسته ی بخشایش خداوندگار قرار می گیرد چرا که سر انجام تاریکی و جهالت به هلاکت می رسند .البته این امر با تفاسیری که مغان در کیش زرتشت  می کنند منافات دارد. به نظر می رسد که این مورد نیز از تاثیرات خدای سنگ دل یهود باشد که قلب رئوف مزدا را جریحه دار کرده. اما بی گمان خطای مفسران و طلایه داران ظاهری این آیین که به خاطر حفظ منافعشان کمر به قتل ناجوانمردانه ی آن بستند امری نیست که بتوان آنرا به سادگی بخشید.ایشان از مرام راستین زرتشت، آیینی تراشیدند تا مردمان کوچه و بازار به عنوان آتش پرست و موهوم باوری از آن یاد کنند.که حتی این در تازینامه( قران) نیز آمده که ما را آتش پرست و مجوس می نامند .یعنی الله  از اینها خبر نداشت ؟مگر خدای اسلام از همه چیز با خبر نیست؟چرا اشتباه به این بزرگی را انجام داده؟این بی گمان کوتاهی بس بزرگی است که عقوبت و مسئولیت آن در درجه نخست بر گردن همه ی ماست ما که می دانستیم و به زُدودن این همه ندانستن ها وقعی ننهادیم.

*قبل از شروع لازم می دانم به جوانان آگاه میهنم برسانم که با تعالیمی و شناختی که از فرهنگ اصیل ایرانی درک میکنیم به این بیندیشیم که فرزندان ما که نسل فردای ایران را می سازند با تعالیمی ایرانی و فرهنگی ایرانی به پیرامون خود بیندیشند .امید به اینکه دیگر مانند نسل دیروز به جای اینکه در کودکی از ابولفضل و قسم حضرت عباس و حسین به ما بگویند، ما به فرزندان خود از آموزهای زرتشت و از انسانیت و اهداف آرش،کاوه،بابک، مازیار، افشین، لیث،و اسطوره های زنان و مردان دیگر مان و مفاخر ایران زمین مانند: پور سینا، فارابی، سهروردی، بوریحان، فردوسی، رودکی، خیام، حافظ، مولانا، سعدی، و...بیندیشیم که نسل فردا را به پدران و مادران آگاه نیاز دارد.

 

هویت

*هویت

اگرچه محمّــد  1388سال پیش هجرت کرد ولی سرزمین آریایی من 5646 سال پیش از آن نوروز را جشن می گرفت 2362 سال پیش از آن مردمان این دیار، خدای را ستایش می کردند و کوروش 2568 سال پیش منشور حقوق بشر و دوستی را در جهان گسترانید. پیشینه سرزمین من بسی بیشتر از1388 سال است. سال 1388 خورشیدی برابر با سال 7031 میترایی آریایی، 3747 زرتشتی ست

*فرهنگ 

سالهاست غربیها و اعراب در تلاشند تا نسل همیشه بیدار / نسل ایرانی / را از بین ببرند. نسل ایرانی دارای درک بسیار قوی،اندیشه و آزادی خواهی بوده نسلی که برای مقابله با دشمنان وقتی که شمشیر نیزه تفنگ توپ وتانک موثر نبود  تنها از یک سلاح کارساز استفاده می کرد، سلاحی که در مقابل حمله وحشیانه مغولها و رومیها چنان کارساز بوده که انها را از صحنه تاریخ محو کرده ،سلاحی که کل دشمنان از بودن آن اطلاع دارند ولی طرز استفاده ان را نمی دانند

سلاحی که 1400 سال است ازان برای اعراب استفاده میشود.

سلاحی که به زمان احتیاج دارد و بدون ان هیچ است .

سلاحی که به طور فردی نمی شود از ان استفاده کرد.

سلاحی که هم برای نابودی دشمن از ان استفاده میشود هم برای سازندگی و آبادانی.

این سلاح چیزی نیست جز سلاحی به نام

فرهنگ

 

تغییر و ترس

*تغییر

 زمانی پیشرفت میکنیم که تغییر کنیم. ز 

همه از تغییر می ترسند،چون به پیشرفتش فکر نمی کنند، بلکه به این فکر می کنند که استقلال خود را در مقابل منتقد از دست میدهند.کسانی که عقیده ای را سرهم کرده و از کودکی تزریق کردند یا خود آن را انتخاب کرده.بیشتر نمود دارد. بیهوده می خواهد از عقیده ای که به زور وارد مغزش شده را حفظ کند. حتی اگر بداند که اشتباه است یا بداند و از واقعیت فراری باشد.تا از دید خود استقلال خود را داشته باشد.در صورتی که استقلال فرد، یا غرور شخص، ربطی به عقیده اش نباید داشته باشد. عقیده مثل دریایی است که می تواند به صورت نرم تغییر کند.چون انسان با تغییر زنده است. و اگر آن شخص باز حتی اگر خود نیز با تفکر و خرد به عقیده ای برسد باز نباید استقلال خود را در پس عقیده خود بداند. استقلال و هویت وغرور به شخصیت یک فرد بستگی دارد.نه عقیده فرد. زپ م

برده                                              

برده کسی ست که هدف دیگری را به معرفی اجرا در آورد، افلاطون)

جهت رشد باید تا اندازه ای مشخص باشد ولی انتخاب جهت و خصوصیت آن خیلی اهمیت دارد.      تفسیر:ز 

این انتخاب باید نزد خودِ شخص باشد، نه اینکه جهت انتخاب را با فلان دین با ظاهر دموکراتیک ولی در ریشه توسل به زور آن را به آن سمت ببریم.مثل حرف خانم ز.ر که می گوید: با حجاب سرکوبگرانه مخالفم.)  می بینید؟ به صورت کاملا دموکراتیک گفت، ولی ریشه آن همان حجاب اجباریست. یعنی زوریست. تمامی اختیارات انسان باید شخص را به انتخابی ناب از دید خودش، نسبتِ به همه چیز (خود،اجتماع،فرهنگ) رهنمون کند.البته من با انتخاب نیز مشکل دارم،راه یا رشد، انتخابی نیست، بلکه ساختنی است.  زپ م

 

 

*ترس 

 زمانی می ترسیم که امنیت نداشته باشیم. و وقتی امنیت نداریم، اعتماد به نفس نداریم، زمانی می توانیم امنیت برای خود بسازیم؛ (توجه کنید که امنیت را برای خودت باید بسازی.در کنار آن باید کمک دیگران را نیز همراه داشته باشی).پس زمانی می توانیم امنیت برای خود بسازیم که از اعتماد به نفس خود استفاده کنیم. این اعتماد به نفس زمانی که می ترسیم،با پناه بردن به خدا تامین نمی شود. چون با اینکه به آرامشی به قول خودمان میرسیم. هنوز انگار درونمان خالی ست. اتکا به خودت. به خدا کاری ندارم که ایمان دارید یا نه، اما مهمتر از خدا. خودیابی در وجود است. نمی دانم وقتی کسی به خودشناسی یا خود یابی نرسیده چطور خدا را حس می کند و ایمان دارد؟خدا در مقابل ترس و استرس مثل قرصی یا موادی برای معتاد می ما نند که موقتی ست.اما با خودیابی میتوانی به اعتماد به نفس همیشگی برسی.ضمنا خودیابی با خودشناسی تفاوت دارد.                                                          به خودت برس، به اصل خویش، از درون، از ریشه،. تنهایی بهترین همخانه توست.زپ م

زمانی میتوانی به تنهایی  خود  اعتماد کنی که پندار نیک در آن خانه دارد.

 

 

هویت فرهنگی

هر کشوری با هر دین و فرهنگ و سنتی، نقاط قوت و ضعفی دارد.اما هر کشوری روی نقاط قوتش گام بر می دارد و در کنار آن ضعف ها را در گذر زمان ترمیم می کند و مستقیم تحت تاثیر فرهنگ های مختلف قرار نمی گیرد.چه بسا که فرهنگ عرب مستـقیم و با زور وارد خاک کشورمان شده که باید آن را از کشور دور و به هویت خودمان برسیم.همان طور که کشور به استقلال نیاز دارد باید از دیدگاه فرهنگی، هویت و استقلال فرهنگی داشته باشیم.زاکارا پورمازیار

*فقرفرهنگی یا فهم فرهنگی!؟

البته میشود در این موضوع بیشتر جولان داد ولی به دلایلی به همین نبشته ها اکتفا می شود،

در جامعه ای که از دوره مشروطه و نفوذ استعمارگران ،مردم ایران را بی فرهنگ و عقب افتاده معرفی می نمودند که تا همین زمان هم این تـفکر در مردم خودمان نیز حک شده. باید به این موضوع دقیقتر بنگریم که آیا این بی فرهنگی درست است یا خیر؟ اینکه خودمان را از نظر فرهنگی عقب تر و سنت های خودمان را خشک و بی روح و بدون شادی در مقابل فرهنگ غربی بدانیم این موضوع را با فهم فرهنگی یا فقر فرهنگی پیش می گیریم که آیا ما کمبودی در فرهنگ یا جشن های خود داریم؟

مثال: روز عشق یا والنتاین،که بسیاری از جوانان ما به سمت آن کشیده شده واین کشش را ما به عنوان فقر فرهنگی ای که در کشور، با دین اسلام داریم را می خواهیم جبران کنیم.در صورتی که اگر فهم فرهنگی داشته باشیم،می توانیم فرهنگ غنی و با تمدن خود را دوباره باز جوئیم و ببینیم روز عشق قبل از اینکه غربی ها آن را و یا اسلام از این فقر فرهنگی یا کمبود فرهنگی داشته باشند، ما ایرانیان هزاران سال پیش این روز را به نام اسپندارمزد یا جشن اسپندگان در پنج اسپند برگزار می کردیم. حالا تا چه حد به این فهم رسیدیم که هویت فرهنگی خویش را اهمیت بدهیم، و نه به عنوان یک مصرف کننده، بلکه یکی از نواندیشان و نوگرایانی باشیم در حوزه فرهنگی کشور خودمان.

در یک برنامه تلویزیونی،کارشناسی دینی، بحثی راجع به تهاجم فرهنگی  که والنتاین باشد بحث می کرد و می گفت: (ما درسته که در اسلام روز عشق نداریم ولی می توانیم روز تولد حضرت زینب را روزعشق معرفی کنیم.)اینجا این کارشناس توجه نمی کند که تمام ایرانیان عرب ومسلمان نیستند؟ نمی دا ند قوم و ادیان مختلف در ایران زندگی        می کنند و باید آنهاهم در اجتماع شریک باشند؟ اینست محدودیت فرهنگی مسلمانان.  زپ م

*پیش گفتار

در این شکی نیست که تاریخ کشورمان با خاطرات پر افتخاری که دارد!؟ .دارای اشکالاتیست. اما این دلیل نمی شود فرهنگ خودمان را دور بریزیم و فرهنگ غرب و یا عرب را برگزینیم. ما نمی خواهیم به اصطلاح چهره واقعی اسلام را نشان دهیم!؟ یا تاریخ سا نسور شده آن را بازگو کنیم؟! ما می دانیم که باید به هر دینی احترام گذاشت . چون به عنوان فرهنگ آن جامعه شناخته شده. اسلام=فرهنگ عرب و مسیحیت=غرب وایران=زرتشت.ما در ایران زندگی می کنیم و ایرانییم و دارای فرهنگ و هنر و تمدن ایم،مثل بقیه کشورها. ما از بقیه کشورها برتر نیستیم. فقط باید فرهنگ هر کشور حفظ شود. اسلام یک فرهنگ تازی ست که با ارتباطی که با لشکر کشی به سرزمین های دیگر داشت فرهنگش را توسعه داد.(شما آنقدر ضعیف بوده اید که فرهنگ فروشی کردید.شما اگر فهم ایرانی داشتید؟! فرهنگ کشورت را ترمیم می کردی؟! نه اینکه بردهء فرهنگ غریبه شوی.فرهنگ کشورت اگر قدیمی و به خرافات رفته، ما ایرانی ها وظیفه داریم تا اشکالات را برطرف کنیم. نه اینکه از آن دور شویم. اما فرهنگ فروشانه وطن فروش،عقیده دارند که چون اسلام سالهاست در ایران هست. پس اسلام نیز فرهنگ ما شده. اما حقیقت اینطور نیست،چون شما برده فرهنگ عرب بوده اید که برای پیشرفت آن تلاش کرده اید. بسیاری از فرهنگ و هنر اسلامی به دست فرهنگ فروشان ایرانی پیشرفت کرده. خودتان با دستان خود فرهنگ غریبه را به جلو برده اید. اما فرهنگ کشورت چه؟ من اسلام را بد نمیدانم. ولی آن را به گفته خودِ آیات  قرآن،فرهنگ عرب می دانم. نه برای کشوری که خود دارای فرهنگ جداگا نه است. چرا فرهنگ فروشی کرده اید؟ به آیندگان چه می خواهید بگویید؟ اسلام یک فرهنگ غریبه است. دشمن نیست ولی باید از کشورم دور شود.این را به مسلمانانی که خود را ایرانی می دانند و یا ایرانی مسلمان. به آنها می گویم.فرهنگ کشورت اگر مشکلی دارد باید ایرانی آن را ترمیم کند.و اگر فکر می کنید چیزی نبود، از اول برای کشورت کاری کن. چرا می خواهی نوکر فرهنگ عرب و غرب باشیم،حتی اگر می خواهد بهتر باشد.فرهنگ خودت را بهتر کن. بیائیم باهم فرهنگ اسلامی و غربی را از کشورمان دور کنیم نه اینکه نابود کنیم. باهم. زپ م


onLoad="window.alert('Hello, and welcome to saideh.com & oshagheiran.com');" onLoad="window.alert('Hello, and welcome to saideh.com & oshagheiran.com');"

:: موضوعات مرتبط: کژروی در دین زرتشت , ,
:: بازدید از این مطلب : 855
|
امتیاز مطلب : 161
|
تعداد امتیازدهندگان : 53
|
مجموع امتیاز : 53
تاریخ انتشار : 14 شهريور 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: